loading...

بهترین مشاور

با سلام. من حدود یک سال هست که ازدواج کردم ، دانشجو هستم و فعلا هم فرزندی ندارم. در شهری زندگی میکنم که حدود 100 کیلومتر تا محل زندگی پدر و مادرم فاصله دارد. من فرزند اول خانواده هستم و تا حدی وابسته

tina بازدید : 49 سه شنبه 05 تیر 1397 نظرات (0)

با سلام. من حدود یک سال هست که ازدواج کردم ، دانشجو هستم و فعلا هم فرزندی ندارم. در شهری زندگی میکنم که حدود 100 کیلومتر تا محل زندگی پدر و مادرم فاصله دارد. من فرزند اول خانواده هستم و تا حدی وابسته به خانواده. در ماه دو سه بار به دیدن خانواده ام میروم و گاهی هم انها به من سر میزنند. با وجود این شرایط گاهی که کلاس هایم تشکیل نمیشود یا ایام عید و تابستان و.. شوهرم اصرار دارد که برو پیش پدر و مادرت. اصلا متوجه نیست که ما مستقل شدیم و من اول خانم خانه خودم هستم تا اینکه دختر ان خانه. حتی وقتی خانه خودمان هستیم باز هم به شوخی می گوید باید بفرستمت بری خونه بابات چند روزی. بهش گفتم هر وقت که خودم صلاح دونستم میرم میمونم ،نیازی نیست همیشه بگی. بهم بر میخوره و احساس میکنم میخواد دست به سرم کنه.اما اصلا متوجه نیس و کار خودشو میکنه.و همیشه میگه من برای خودت میگم . نمیخوام تو خونه تنها بمونی و این حرفا. اینم بگم که رفیق باز نیست.
میخواستم بدونم حق دارم بهش مشکوک بشم ؟ برخورد صحیح من با این شرایط چه باید باشه؟ به نظر شما قصد او دلسوزی است یا چیز دیگه؟
چکار کنم که طاقت دوری از من رو نداشته باشهو نه اینکه هی منو بفرسته خونه بابام.

 

شک به شوهر

دوست عزیز تصور بر این است که شما بیش از اندازه خودتون رو حساس نشون دادید .
و سعی کنید شوخی ایشون رو به شک تبدیل نکنید.
در همه ما یک حس مالکیت وجود دارد، در واقع آدم‌ها نسبت به هرچیزی که دوست‌ دارند .
نوعی احساس مالکیت دارند و این حس ناشی از یک ترس درونی است، ترس از دست دادن.
در حقیقت پشت رفتارهای کنترل‌گر و سوءظن‌آمیز ، ترس از دست‌دادن وجود دارد.
این افراد انگار در وجودشان چیزی را کم دارند و جای چیزی برایشان خالی است و می‌خواهند به نوعی این جای خالی را پر کنند.
در حقیقت رفتارهای شکاکانه و سوءظن آمیز آن‌ها نسبت به بیرون و آدم مقابلشان نیست .
بلکه این شک نسبت به‌ خودشان است و به نوعی طرف مقابل و اتفاقات مختلف آینه‌ای است برای آن‌ها تا خودشان را ببینند.
وقتی من نسبت به‌ خودم شک داشته‌ باشم یعنی به توانایی‌ ها و دوست‌ داشتنی‌ بودن خودم شک دارم.
و شک دارم که آنقدر خوب باشم که طرف مقابل حاضر شود با من بماند.
ولی اگر من اطمینان داشته باشم که آنقدر خوبم که طرف مقابل با من می ماند .
دیگر نیازی ندارم با رفتارهای کنترل‌ گر ، طرف مقابل را مجبور کنم که با من بماند.
یعنی دارای خود باوری و اعتماد به نفس کافی هستم و باور دارم طرف مقابل به خاطر من در این رابطه می ماند.
ولی کسانی که به‌ خودشان و تواناییها یشان شک دارند.
لاجرم فرافکنی کرده و دچار شک به همسر می شوند. چون فکر می کنند.
آنقدرها خواستنی نیستند که طرف مقابل به این رابطه وفادار بماند!
بعضی اوقات فرد آنقدر شک به همسر دارد که می‌توان او را بیمار دانست.
برای تشخیص بیماری اول از همه باید دید که آیا او همیشه و در تمام مراحل زندگی‌ اش دچار شک بوده ‌است؟
دوم اینکه شدت شک زیاد است یعنی فرد در هر مسئله کوچک و بزرگی به‌شدت و بدون دلیل شکاک است .
و این شک ‌ها هم خودش را آزار می‌دهد و هم اطرافیانش را.
یعنی زندگی فرد تحت‌تاثیر قرار گرفته‌ است و تمام زندگی‌اش تبدیل به بحث و جنجال شده است .
ولی آدم نرمال فقط گاهی و به ندرت در امور اطرافش شک می‌کند.
اگر همسر شما نیز جزو این گروه است باید از او بخواهید که برای حل مشکل به متخصص مراجعه کنیم .
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
دفتر سعادت آباد:
۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲ خط ویژه

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 3144
  • کل نظرات : 25
  • افراد آنلاین : 5
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 68
  • آی پی دیروز : 97
  • بازدید امروز : 132
  • باردید دیروز : 111
  • گوگل امروز : 1
  • گوگل دیروز : 3
  • بازدید هفته : 243
  • بازدید ماه : 243
  • بازدید سال : 39,043
  • بازدید کلی : 235,560