loading...

بهترین مشاور

به اهدافتان دست یافته اید اما هنوز هم خوشحال نیستید؟ 4 نکته برای تحقق این مهم در قرن هدف گرای ما، تنظیم اهداف برای عملی کردن آنها اغلب یک محرک نیرومندی است که موجب پیشرفت شخصی و حرفه ای می شود

tina بازدید : 55 یکشنبه 11 آذر 1397 نظرات (0)

به اهدافتان دست یافته اید اما هنوز هم خوشحال نیستید؟ 4 نکته برای تحقق این مهم
در قرن هدف گرای ما، تنظیم اهداف برای عملی کردن آنها اغلب یک محرک نیرومندی است که موجب پیشرفت شخصی و حرفه ای می شود.
در اصل، ممکن است این چیز بدی به نظر نرسد اما مسئله این است که چرا وقتی به هدف مورد نظرتان می رسید در زندگی شما نمود واقعی ندارد یا هیچ گونه احساسی به شما دست نمی دهد؟ برای مثال تا بحال پیش نیامده که یک پروژه را به پایان برسانید اما در یابید که هنوز هم کاری برای انجام دادن دارید و تعادل بین کار و زندگی شما بهم خورده و نمی توانید به هر دو برسید؟ دیگر اینکه ممکن است احساس براشفتگی کنید که ایا من به این هدف می رسم یا نه، پیشرفت خواهم کرد یا نه؟ و همین جاست که در دام اضطراب گرفتار می شوید با یک احساس توهم و تشویش از اینده.
این تشویش مأیوس کننده برای خودش اصطلاحی دارد و معمولاً به عنوان سفسطه رسیدن شناخته شده است؛ این یک دام روانی فکری هست که افراد با موفقیت های بالا به خوبی با ان اشنا هستند.
در این مقاله ما در مورد سفسطه رسیدن بحث کرده ایم و اینکه چگونه می توانید همگام با ان جلو روید و به قله های جدید موفقیت برسید.
بیشتر بخوانید: ” target=”_blank”>اعتیاد به کار
سفسطه رسیدن: چیست و چگونه است؟
سفسطه رسیدن یک اصطلاح است که توسط متخصص روانشناسی مثبت نگر بن ـ شار در کتاب راههای شادتر زیستن وی ارائه شده است و در مورد اعمال مربوط به ایدۀ جریان کار کردن برای رسیدن به هدف است، شما براساس این انتظار حرکت می کنید که واقعاً به هدف مورد نظرتان خواهید رسید. محکم ایستادن در برابر هدف آینده موجب تحریک مراکز پاداش مانند اثر آرام سازی شناختی در مغز می شود. این احساس پیشرفت، به بخشی از هویت معمولتان تبدیل می شود. شما آنقدر با این وضعیت جدید از خود سازگار می شود که در نهایت دست یابی به هدف نهایی کمتر از انچه انتظار می رفت برایتان رضایت بخش خواهد بود.
در حالی که این فداکاری برای بهبود شخصی مداوم قابل ستایش است اما، مانند قرار داشتن در یک شیب لغزان است. زمانی که ما خیلی به پیامدهای بعدی نزدیک شدیم ممکن است به خیال باطل کمال غیرقابل دست یافتنی بیندیشیم. ما به دنبال اهداف پس از یکدیگر هستیم و در امید چیزی هستیم که ما را خوشحال کند که منجر به عدم اعتماد به نفس و عدم احساس کامیابی بسنده می شود. در عوض، چرخه ای از جستجوی چیزهای بیرونی، دستاورد ها یا اهداف مهم برای تأمین و تکمیل ما را شکل می دهد. همواره اهداف جدیدی برای در نظر گرفتن وهله ای که آنها قبلاً محقق شده اند وجود دارد. ما به سمت کاربرهای بزرگتر می رویم، به دنبال دستاوردهای بزرگتری هستیم، مثلا مایل به از دست دادن پانزده پوند در ازای به دست آوردن پنج پوند هستیم و روند پیش و پس شدن را پیش می گیریم.
اما، پس از آنکه به جایی که فکرش را بارها می کردیم می رسیم؛ خوشحال می شویم، اما در واقع چالش های جدیدی و مسئولیت در قبال کارها پیش رو قرار می گیرد. گرفتن یک ارتقای شغلی به معنی ساعات کاری بیشتر است، کسب در امد بیشتر شامل جستجوی فرصت های کاری بیشتر است و یا اینکه مثلا کاهش وزن ممکن است موجب ایجاد حسادت در بین همکاران شود یا از طرفی به معنای ساعات شاد کمتر و ناهارهای تجملی باشد که در نتیجه استراتژی های ارتباطی تان را تغییر می دهد.
بیشتر بخوانید: کار شیفتی و عملکرد شناختی
گام هایی برای غلبه بر متداول ترین اشتباه در هدف گزینی
آنچه سفسطه رسیدن به ما یاد می دهد آن است که اگرچه، شما ممکن است همواره زندگی تان را مملو از اهداف و پروژه های بلند پروازانه کنید، اما گاهی اوقات رسیدن به اینها لزوماً شادی آور نیست. به نظر می رسد که یک مقصد باشد و لاغیر بی آنکه آموزنده و عبرت انگیز باشد، یک لذت و خوشحالی ساده را موجب شود، باعث آمدن افراد جدیدی در زندگیمان و القای یک واقعیت در ما شود و یا حتی حس رضایت درونی ما را فراهم کند. این بدان معنا نیست که هدف گذاری یا جوانه زدن موفقیت در حیطه حاصی از شغلتان مختوم به نارضایتی و شکست است بلکه بدین معناست که یک هدف می تواند خلق روزانه شما را تحت تاثیر قرار دهد و حتی شما را ناراحت کند. تلاش در راستای بهسازی و اصلاح، کاری حیاتی و مهم است. مهم نحوۀ عملی کردن آن به روشی سالم است که موفقیت را تسریع بخشد.
رسالتتان را دوباره کشف کنید.
آسان است که در رسیدن به اهداف حرفه ای مانند بانکداری، جیره و مواجب خاصی یا کسب سمت شغلی با اعتبار تلاش زیادی کنید که هدف اصلی تان فراموش می شود. گرفتاری در باتلاق و مشغله های مرتبط با وظایف روزمره موجب می شود که بینش خود نسبت به چرای بزرگتری که در ذهن شما چالش ایجاد کرده و موجب حرکت شما شده است را از دست دهید.
بدون هدف شما نردبان موفقیت را با احساس پوچی شدید و ژرف طی می کنید. وقتی این حالت رخ می دهد زمانی از برنامه را به تمرکز بر تغییر رسالت قبلیتان اختصاص دهید. یک یا دو روز را به بازسازی اختصاص دهید و به هیچ جایی نروید. ممکن است یک پس روی حرفه ای کوچکی را در ذهن خود شبیه سازی کنید، با پرسیدن سؤالاتی بزرگ مانند “در صورت “یا “چه وقت من احساس سرزندگی زیادی می کنم؟”.
در سرتاسر این اکتشاف درونی ممکن است دریابید که آن چیز معنی داری که شما در این مسیر پیشرفت و رشد بدست اورده اید و اثر بیشتری دارد رهبری یک تیم کاری و یا یافتن اعتبار و احترام بیشتر است.
فرآیند را بیش از نتیجه ارج نهید
در مطالعات متوالی، دانشمندان اجتماعی از جمله دنیل پینک دریافت که پاداش های بیرونی و مشوق های مالی مرسوم موجب بهبود عملکرد کارمندان نمی شود. آنها ممکن است واقعآ نتیجه عکس بدهند و برای افراد نوآور و مولد راه حل های خلاق مشکل ساز باشند. در عوض، تحقیقات نشان می دهند که پیشرفت بالا نتیجه انگیزه های درونی و ذاتی است از نظر اینکه خواستن چیزی برای حاصل شدن علایق ذاتی، خود شکوفایی و لذت است. انگیزه یک فرد هنگامی که در پی کامل کردن مهارتش و هنرش است افزایش می یابد. افراد موفق از فرآیند یادگیری لذت می برند و امکان ادامه یافتن آن بیش از چارچوب زمانی مورد انتظار را در نظر نمی گیرند.
آنها از پیمودن راه برای کسب مهارت و اقتدار استقبال می کنند و بر رضایت خاطری که در طی رسیدن به هدف بدست می اورند تکیه دارند نه صرف رسیدن به نتیجه نهایی.
سعی کنید طعم رضایت از نزدیکی به فروش کلان را بچشید، ببنید چه احساسی دارد وقتی خانواده موفقیت شما را ارج می نهند و یا خودتان نیز رسمیت شناخته شدن فزاینده شرکت تان درقلمرو صنعت را ارج نهید.
از یک روند تبعیت کنید
تعیین اهداف جسورانه ای همچون انتشار یک کتاب یا پرتاب ماهواره می توانند کاتالیزورهایی خیالی برای تغییر، منظور شوند اما، کافی نیستند. شما ممکن است یک فرآیند را برای عمل کردن بر پایه استحکام و ثابت قدمی بپذیرید. با این سؤال برای طرح روند روتین تان آغاز کنید” آیا می توانم روزانه طوری عمل کنم که عملم تضمین کننده نتیجه باشد و رو به جلو حرکت کنم؟”. اگر شما یک نویسنده بلندپرواز هستید؛ یک فهرستی از مطالب هفتگی را تهیه کنید. اگر مدیر یک شرکت هستید، رویه های عمل استاندارد را برای مؤثر بودن تلاش هایتان به کار ببندید. مع ذالک، باید اقداماتی را محیا سازید که با گذشت زمان تقویت شما را موجب می شوند.
متغیر بودن موفقیت را آویزه گوشتان کنید.
معیارهای موفقیت را درک کنید خواه مرتبط با شغل، برازندگی و عشق باشد خواه هر چیز دیگری؛ همه پویا و در حال تغییر هستند. همواره پله بالاتری در نردبان وجود دارد و اهدافتان با گذشت زمان تغییر می یابند. شغل دلخواهتان در 20 سالگی ممکن است متناسب با کار و زندگی شما در آن زمان باشد و در 35 سالگی کم رنگ شود. به جای تجویز کیلومتر شمار برای مسیر زندگی تان، جامعه به شما تحمیل می کند که به سن خاصی یا طبقه مالی خاصی رسیده اید؛ حال، آزادانه انتخاب کنید، موفقیت را براساس موقعیتتان تعریف کنید و فرصت های زیادی را برای مواجهه بر یک محور اساسی پذیرا باشید. به جای یافتن دوایی برای همه دردها، بهتر است زندگی را مانند بنایی ببینیم که سنگ بنای معیوبی دارد اما در عین حال نمای شگفت انگیز و خوش رنگ و لعابی دارد؛ به عبارتی با دیدی انتقادی به آن بنگریم. شکوه و عظمت از سال ها آرد آسیاب کردن، تلاش و بسیاری از اتفاقات دیگر و در نهایت بر اساس یک هدف خاصی به وجود می آید.

منبع:ساینس دیلی

 

برچسب ها: ارزش فرایند ,اهداف جسورانه ,رضایت درونی ,متغیر بودن موفقیت ,موفقیت سالم ,هدف گذاری ,واقع بینی در اهداف ,پیشرفت یا شکست ,

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 3144
  • کل نظرات : 25
  • افراد آنلاین : 13
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 22
  • آی پی دیروز : 60
  • بازدید امروز : 24
  • باردید دیروز : 122
  • گوگل امروز : 1
  • گوگل دیروز : 1
  • بازدید هفته : 774
  • بازدید ماه : 774
  • بازدید سال : 39,574
  • بازدید کلی : 236,091