loading...

بهترین مشاور

سلام.من فاطمه هستم و یک ساله که وارد دانشگاه شدم.دختری مذهبی ومحجبه هستم اما ب شدت فعالیتای فرهنگی دارم .وقتی که وارد دانشگاه شدم افراد بسیاری ازمن خواستگاری کردن وحتی بعضا ب گوشم هم میرسید که خیلی از

tina بازدید : 52 یکشنبه 24 تیر 1397 نظرات (0)
سلام.من فاطمه هستم و یک ساله که وارد دانشگاه شدم.دختری مذهبی ومحجبه هستم اما ب شدت فعالیتای فرهنگی دارم .وقتی که وارد دانشگاه شدم افراد بسیاری ازمن خواستگاری کردن وحتی بعضا ب گوشم هم میرسید که خیلی از پسرا ازمن خوششون میاد اما روشون نمیشه با من حرف بزنن.
مدتها گذشت ومن باافراد مختلفی اعم از پسر ودختر در ارتباط بودم با دخترا رابطه ی رفاقتی و باآقایون همکاری های فرهنگی .تااینکه یکی از پسرایی که من اصلا بهش فکرم نمیکردم ب من پیشنهاد آشنایی داد ایشون ادم بسیار محترمی برای من بودن اولش دنبال راهی بودم که جواب منفی بدم اما بعدا خودم خواستم که بیشتر باهاشون آشنا بشم .وقتی من پیشنهاد ایشون و قبول کردم این خبر مثل بمب تو دانشگاه پیچید درحدی که کادر دانشگاه هم این مسئله رو ب روی من آوردن درحالی من فقط میخواستم بیشتر باایشون آشنا بشم نمیخواستم جواب قطعی بدم حماقتی که من دراین بین کردم این بود که گفتم مانامزد کردیم تا ازمون رفع اتهام بشه اما نشد ولی رابطه ی ما خیلی فراتر رفت وقتی خودمون بودیم دست هم ومیگرفتیم ولی من خیلی راضی نبودم والان به شدت عذاب وجدان دارم ومیخوام این رابطه رو کم کنم اما طرف مقابل من ب قدری من و دوس داره ووابسته ی منه که نمیدونم چ کار کنم همش احساس میکنم آبروم تو دانشگاه رفته وباید تن به این ازدواج بدم وازطرفی این پسر ب من اعتماد کرده چون من بهش قول دادم البته بعداز مدتها....اینها همه توی سه ماه اتفاق افتاد حتی به خاطر من الان که تو تعطیلاته ازشمال هرچن وقت ی بار میاد قم که من وببینه اون خودشم میدونه که شاید ۳۰درصدازمعیارای من وداشته باشه الان نمیدونم چ جوری برای سال آینده آبرو ی رفتم و جمع کنم
 
 
 
1 پاسخ

پاسخ داده شده 1 روز قبل توسط دکتر روانشناس حرفه ای (53,960 امتیاز)
ویرایش شده 21 ساعت قبل توسط دکتر روانشناس

با سلام
دوست عزیز ببینید مساله ازدواج طبیعتا با دوستی و اشنایی متفاوت است ..اگر شما فرد چهارچوب مداری هستید خب طبیعیه که نباید قبول می کردید که بخواهید ارتباط فراتر رو تجربه کنید و اتفاقا اشتباه شما هم همین جا بوده که پذیرفتید که رابطه اشنایی شروع بشه و خب کمی از حدودش هم فراتر رفته و تبدیل به وابستگی شده وابستگی که  طبیعتا  در ان منطق نقش زیادی ندارد و افراد صرفا احساسی در ان مسائل را در نظر می گیرند و قضاوتی احساسی دارند ..
بهتره در نظر داشته باشید که   در جریان زندگی  و ارواج بحث در نظر گرفتن ملاک ها بسیار اهمیت دارد و می فرمایید ایشون 30 درصد ملاک های شما راددارند که اصلا درصد بالایی نیست .. علاوه بر این مساله نکته مهم دیگر این است که خودتون می فرمایید که  به هر حال  شما فعالیت داشتید در دانشگاه خب نباید عنوان می کردید که نامزد هستید که موقعیت های بعدی را نابود کنید
اکنون هم دیر نشده می توانید اگر واقعا با ایشون توافقی برای ازدواج ندارید رابطه و اشنایی را تمام کنید بینید نقش منطق در اینجا بسیار اهمیت دارد و اینک6واحساسی مساله را نبینید
به هر حال برای هر دوی شما سخت خواهد شد  چون دلبستگی ایجاد شده ولی اگر واقعا فکر می کنید ملاک ها را ندارند و یا به اجبار مجبور هستید بگویید که می خواهید ازدواج کنید بهو7اطر ابرو و هر چیز اکنون که تابستان است زودت رابطه را مدیریت و قطع کنید هر چند تجربه تلخ ولی تجربه مهمی در زندگی شما بوده است
و بعد از مهر روال قبلی را داشته باشید و اگر از شما سوال کردند صادقانه بگویید صرفا اشنایی بوده و نامزدی نبوده و شاید ابتدا نگاه ها سنگین و شرایط سخت باشد ولی کم کم همه چیز به درستی مدیریت خواهد شد و اصلا جای نگرانی وجودندارد.
ضمن اینکه نکته مهم دیگر این است که قرار نیست به همه توضیح بدهید ولی بهتره کمی در نوع فعالیت ها و رفتارها تجدید نظر کنید ..در چشم بودن کمی شرایط را برای شما سخت خواهد کرد ..به هر حال انتخاب با خود شماست که چگونه رفتار کنید و امیدوارم خوشبخت باشید و موفق

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید

02188422495

موفق باشید
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 3144
  • کل نظرات : 25
  • افراد آنلاین : 9
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 186
  • آی پی دیروز : 28
  • بازدید امروز : 245
  • باردید دیروز : 33
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 1
  • بازدید هفته : 1,693
  • بازدید ماه : 1,693
  • بازدید سال : 40,493
  • بازدید کلی : 237,010