close
تبلیغات در اینترنت
كسي به من پيشنهاد ازدواج نميده
loading...
سرویس سایت سایت رزبلاگ بزرگترین سرویس ارائه خدمات سایت نویسی حرفه ای در ایران

بهترین مشاور

من دختر زیبا و از خانواده ی سرشناسی هستم و پسرهای اطرافیان خیلی بهم توجه می کنند اما کسی بهم پیشنهاد ازدواج نمی دهد . من چه کار باید کنم؟ moshaver     نوشته اصلی توسط simin من دختر زیبا و از خانواده ی سرشناسی هستم و پسرهای اطرافیان خیلی بهم توجه می کنند اما کسی بهم پیشنهاد ازدواج نمی…

كسي به من پيشنهاد ازدواج نميده

من دختر زیبا و از خانواده ی سرشناسی هستم و پسرهای اطرافیان خیلی بهم توجه می کنند اما کسی بهم پیشنهاد ازدواج نمی دهد . من چه کار باید کنم؟

 
نقل قول نوشته اصلی توسط simin نمایش پست ها
من دختر زیبا و از خانواده ی سرشناسی هستم و پسرهای اطرافیان خیلی بهم توجه می کنند اما کسی بهم پیشنهاد ازدواج نمی دهد . من چه کار باید کنم؟


در جواب باید گفت، بخشی از این بحث به شرایط اجتماعی فعلی*مان مرتبط است.

اینکه بزرگ ترین گروه سنی کشور، جوان های ۲۵-۳۰ هستند و دخترانی که میخواهند ازدواج کنند در همین گروه سنی هستند. از طرفی میل به ازدواج در پسرهای این گروه سنی پایین است. الان خیلی محتمل*تر است که یک پسر ۲۷ ساله ازدواج نکرده باشد تا ۲۰ سال پیش.

چون یک طرف قضیه ازدواج پسرها هستند، با تحلیل وضعیت آنها میتوان نتیجه گرفت که چه اتفاقی برای دخترها می افتد. پسرها کمتر ازدواج میکنند، چون فشار اجتماعی ازدواج کردن روی آنها کمتر شده است. برای اینکه به نتیجه مشخصی برسیم، اجازه بدهید بحثمان را روی یک دختر از قشر متوسط جامعه متمرکز کنیم که از نظر ظاهری معمولی است و تحصیلاتش را هم پشت سر گذاشته و حالا میخواهد ازدواج کند، و ببینیم برای این کار چه چالش هایی پیش رو دارد.

۱- محل درست دیده شدن را بررسی کنیم : دانشگاه / محل اشتغال /

قبلا ها کسانی بودند در خانواده ها که کارشان معرفی دختر پسرهای مناسب فامیل و آشنا به هم بود و این ار را با اجازه ووالدین انجام میدادند اما این موضوع در این دورهن و زمونه هم کمتر شده هم دخترهای تحصیل کرده نسبت بهش حس خوبی ندارند ، نتیجتا سهم خود آدمها در یافتن همسر مناسبشون بیشتر میشود
اولین محلی که دختران در حال تحصیل مورد توج پسران قرار میگیرند دانشگاه است اما من خیلی آنرا توصیه نمیکنم .

چون محل تحصیل اقتضایش آزمون و خطاست. یعنی از آدمها در محل تحصیل جدیت کمتری برای ازدواج انتظار میرود. تجربه ازدواجهای دانشجویی که در کشور نیز مدتی باب شد خیلی دلچسب از آب درنیامد . ولی اینکه یک سری ارتباطهایی در انتهای تحصیلی به سمت ازدواج برود طبیعی است
محلهایی که احتمال یافتن همسر مناسب بالاتر است ، جاهایی هستند که شباهتهای بیشتری وجود دارد.
دومین جا محل کار است .دختر تحصیل کرده با اشتغال بیشتر دیده میشود. آدمهایی که در آن مکانها هستند، چه خودشان و چه اطرافیانشان ( برادر ، برادر زاده …) کاندیدهای بهتری هستند برای ازدواج. بالاخره شایستگی آدم یک جایی باید دیده شود و یکی از این جاها محل کار است. .

سومین جایی که حضور در آنها ضرورت دارد، حلقه های ارتباطی communication rings ست.

منظور گروه های اجتماعی در بیرون از محل کار است. مثلا بچه های دبیرستان یا فارغ التحصیلان فلان جا. البته در جامعه فعلی ما مفهومی به نام «باشگاه club » در کشورمان نداریم. کلوب، NGO نیست و قرار نیست کار کرد اجتماعی داشته باشد . کلاب فقط یک گروهی است که صرفا دور هم هستند.

مثلا یک چیزی مثل انجمن شعر خیلی خوب است. ما در کشوری زندگی میکنیم که ارتباطهای کوچه و خیابانی و مهمانی را نهی میکنیم اما هیچ جای دیگر را هم نداریم که بچه ها به صورت معقول همدیگر را ببینند. ما در جایگاه معقولش می توانیم حداقل برای طبقه تحصیلکرده چنین محیط هایی را فراهم کنیم.

نکته اینکه در گذشته و در قشرهای دیگر جامعه سیستم های دیگری به صورت خودبه خود عمل می کنند که برای این قشر کارایی ندارند. منظور من خاله و عمه و بزرگ*ترهای خانواده هاست. خطر این است که این آدمها برای طبقه های تحصیلکرده تر فعال نیستند. یعنی نتوانسته*ایم سیستم سنتی برای این طبقه تعریف کنیم. ما در طبقات متوسط جامعه یک سری افراد معرفی*کنننده داریم که در مجموع عملکرد خوبی هم دارند. از طرفی، بنگاه*های ازدواج در ایران که تلاش داشتند این خلا را پر کنند هم موفق نبودند. ولی یک نگاه می*گوید وجود این بنگاه ها بهتر از نبودشان است.

چون اگر قرار باشد من در ۲۵-۲۶ سالگی هیچ کجا دیده نشوم، حاضرم این ریسک را قبول کنم و در یک موسسه پروفایل باز کنم. در اسیب شناسی این بنگاه ها باید گفت، فلسفه وجودی شان خیلی خوب است ولی در عمل میبینی که تبدیل به چیزهای دیگری میشوند. مشکلی که ناشی از این است که جامعه هر چیز ولو مدرن را به چیز ی که خودش میخواهد تبدیل میکند.

به قول دکتر اثنی عشری : جامعه توسعه نیافته در توسعه نیافتگی*اش توسعه یافته است! لذا میبینید که علیرغم نیت خوب دارندگان بنگاههای ازدواج ، جامعه توسعه نیافته این نهاد را تبدیل به محل دوست یابی و …میکند که بالاخره در یک جامعه اسلامی خیلی مطلوب نمیباشد .

۲-خوب دیده شدن:
نکته کلیدی این است که تو ، هم باید دیده شوی که بالاتر بحث کردیم هم باید درست دیده شوی. خوب دیده شوی. باید به ظاهرت بی توجه نباشی آیا منظورم بزک دوزک و…است ؟ نه بلکه اراستگی متناسب با سیستم ارزشی خودت است . حتی اگر اهل حجاب کامل و پوشش چادر هم باشی باید خوب این حجاب را رعایت کنی اما تمیز و مرتب و آراسته دیده شوی. خوب دیده شدن هم در مورد ظاهر است، هم در مورد رفتار.

پسر را نترسانید

بعضی دخترها هستند با مطالعه کتابهای ارتباط و ازدواج و شرکت در برخی کلاسهای مهارتهای ارتباطی ، خیلی چیزها را میدانند ولی کم کم نقاب همه*چیزفهمی میزند، چیزی که باعث ترس پسرهای اطراف شان میشود. اصلا بحث این نیست که پسر دنبال دختر بیعرضه میگردد.

نکته این است که شما میتوانی باعرضه باشی ولی مردم را نترسانی. مشکلی که در دخترهای تحصیل کرده با عرضه داریم این است که به موقع نمی*توانند از موقعیت کاری و تحصیلی خود تغییر کنند به یک همراه عاطفی خوب emotional partner این سوییچ کردن بسیار مهم است و دخترانی که همیشه قدرتهای خود را به رخ میکشند همانقدر خنده دار و تاسف بار است که یک دکتر موفق در بیمارستان و مطب ، بخواهد در مسائل عاطفی هم از موضع قدرتو فهم پزشکی اش صحبت کند. چون دکترها خیلی به قدرت متصلند ! مردم در همه جای دنیا بهشون احترام میگذارند و در جایگاهی رفیع مینشانندشان اما اگر این حس مردم با حس تواضع طبیب همراه نشود رفتاری خطرناک درست میکند .

البته همینجا تاکید می کنم، ما با قدرتمند بودن دختر که مشکلی نداریم، ولی در رابطه ای که با پسر دارد، پسر دوست دارد ناخدا باشد. تو نباید قدرت نمایی کاری و تحصیلی ات را در جایی بیاوری که ارزشی ندارد و کاری کنی که او حس بد بهش دست بدهد همسر شما میتواند ناخدای کشتی زندگیتان باشد و در عین حال شما محترم باشید و ملکه این درگاه . یادمان باشد که مرد و زن با هم برابر نیستند، متفاوتند . نه متفاوت در عقل و روح بلکه در جسم و روان و اگر این تفاوت در تصمیمات زندگی در نظر گرفته نشود ، اتفاقات تلخی رخ خواهد داد .

اگر برگردیم به بحث خودمان همان دکتر، اگر بخواهد با همسرش از موضع قدرت حرف بزند خیلی مسخره است، همین قاعده را می توانیم ببریم به ارتباط یک زن قدرتمند با همسرش!

این سوئیچ کردن یک بازی روانی است که من بتوانم آگاهانه وارد یک رابطه عاطفی معقول شوم.

مردها دختر قدرتمند را دوست دارند، ولی برای ازدواج با او تردید می*کنند.

از طرفی دیگر، گاهی دختری زیادی خودش را ضعیف و وابسته نشان می دهد که این هم همان بی*تعادلی است. آدمها را نباید ترساند. ترساندن مرد اینطور است: آرامشش را بگیری، جلوی پیشرفتش را بگیری و با او لذت نبری . مردها با زنی ازدواج میکنند که هم با او لذت ببرند هم پیشرفت کنند و هم آرامش داشته باشند.

اینpassword برای تمام مردهای دنیاست!

***
خلاصه اینکه، اگر من در زمین بازی مناسبی باشم و خوب هم دیده شوم و باز هم در معرض انتخاب پسرها قرار نگیرم اینجا دیگر میشود بررسی کرد که چرا کسی سراغ من نمی آید. اما اگر خودم را در این جایگاه نگذاشته ام، حق ندارم دنبال دلایل تخیلی بگردم. یادتان باشد که بهترین مرد روی زمین هم ابتدا شما را میبیند و بعد تصمیم میگیرد.

بازدید : 1 تاریخ : پنجشنبه 17 خرداد 1397 زمان : 22:22 نویسنده : tina نظرات ()
ارسال نظر برای این مطلب

نام
ایمیل (منتشر نمی‌شود) (لازم)
وبسایت
:) :( ;) :D ;)) :X :? :P :* =(( :O @};- :B /:) :S
نظر خصوصی
مشخصات شما ذخیره شود ؟ [حذف مشخصات] [شکلک ها]
کد امنیتی
تبلیغات
Rozblog.com رز بلاگ - متفاوت ترين سرويس سایت ساز

آمار سایت
  • کل مطالب : 468
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 0
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 31
  • آی پی دیروز : 33
  • بازدید امروز : 84
  • باردید دیروز : 101
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 295
  • بازدید ماه : 522
  • بازدید سال : 1,578
  • بازدید کلی : 1,578
  • مطالب