دانشمندان متوجه شده اند که چرا برخی از افراد مذهبی کمتر از دیگران هستند. محققان نشان می دهند که تفکر تحلیلی بیش از حد باعث می شود که اعتقادات مذهبی برای هر دو طرف شکیبایی و مؤمنان واقعی کاهش یابد.
این مطالعه که در مجله ی مجله Science منتشر شده در روز جمعه نشان می دهد که باور ممکن است یکی از خصیصه های قابل انطباق روان انسان نسبت به آن باشد که ایمان قوی ممکن است فکر کند.
طبق گفته نویسنده اصلی، وی ژرویز، یک روانشناس اجتماعی در دانشگاه بریتیش کلمبیا در ونکوور، کانادا، هیچ مطالعه ای راجع به ریشه های شناختی باور و همچنین عدم اعتقاد نداشت. او گفت: "یک سنت فکری دیرینه وجود دارد که علم را به عنوان یک چیز و دین به عنوان جداگانه تلقی می کند و هرگز دو نفر از آن ملاقات نخواهند کرد." اما در سال های اخیر، او افزود، فشار برای "درک دین و به همین دلیل است که گونه ما دارای ظرفیت دینی است".
پژوهشگر Ara Norensayan، یک روانشناس اجتماعی در دانشگاه بریتیش کلمبیا در ونکوور، تحقیقات تازه ای را آغاز کرده است تا زمینه های خاص اعتقادات مذهبی را بررسی کند. "وقتی که من 10 سال پیش به عنوان پروفسور شدم، از اینکه روانشناسی تجربی کمی درباره مذهب صحبت کردم، تعجب کردم - من در جنگ در لبنان بزرگ شدم و متوجه شدم که مذهب در زندگی مردم بسیار مهم است." نورنزایان گفت: یک مصاحبه.
یک نظریه نشان می دهد که مغز اطلاعات را با استفاده از دو سیستم پردازش می کند. اولین راه حل های ذهنی با استفاده از پاسخ های بصری - غریزه روده، به سرعت به نتیجه گیری می رسند. دیگران از تجزیه و تحلیل مشورتی استفاده می کنند که از دلایل نتیجه گیری به دست می آید. هر دو سیستم مفید هستند و می توانند به صورت موازی اجرا شوند، نظریه می رود. اما هنگامی که به آن میپردازیم، تفکر تحلیلی میتواند شهود را برانگیزد. مطالعات نشان می دهد که باورهای مذهبی در این پردازش بصری ریشه دارند.
برای پیدا کردن ارتباط، تیم تحقیقاتی خود را انجام داده است، سه کار را انجام داده اند، هر کدام یک پاسخ شهودی (نادرست) و یک پاسخ تحلیلی (صحیح) دارند. به عنوان مثال، دانش آموزان از این سوال پرسیدند: "یک خفاش و یک توپ به مبلغ 1.10 دلار در کل. خفاش 1،00 دلار بیشتر از توپ هزینه می کند. چقدر هزینه توپ است؟ جواب واضحی - 10 سنت - اشتباه خواهد بود. ریاضی کمی بر روی پرواز نشان می دهد که پاسخ درست 5 سنت است. این مطالعه شامل 650 فرد آمریکایی و کانادایی بود.
پس از پاسخ به سه سؤال، دانش آموزان خواسته شد که مجموعه ای از اظهاراتی را درباره اعتقادات ارائه دهند، از جمله: "در زندگی من حضور حضور الهی را احساس می کنم" و "من فقط دین را درک نمی کنم." دانش آموزانی که به سه سوال به درستی - و احتمالا کار بهتر از درگیر شدن در مهارت های تحلیلی خود - احتمال بیشتر به نمره پایین در مقیاس های باور.
محققان یک سری آزمایش های اضافی را انجام دادند تا مشخص شود آیا تفکر تحلیلی واقعا موجب کاهش اعتماد به نفس می شود یا خیر. ابتدا دانش آموزان به طور تصادفی به تصاویر مجسمه آگوست رودین "The Thinker" یا مجسمه ی یونان باستانی Discobolus اختصاص داده شدند. کسانی که "اندیشمند" را دیدند، از نظر تحلیلی بیشتر فکر کردند و اعتقاد کمتری به خدا داشتند - به طور متوسط 41.42 در مقیاس 100 امتیازی به دست آوردند، در مقایسه با میانگین 61.55 برای گروهی که دزد را دیدند، بر اساس مطالعه.
داستان های مربوطه
· Synopsys نسخه جدید نرم افزار برای طراحی ایمپلنت و برنامه ریزی خاص بیمار را منتشر می کند
· اندرو اتحاد و Sartorius راه اندازی Pipette + برای آزمایشگاه های علوم زیستی
· تحقیقات ژاپنی می گوید فاصله دو ساعته بین شام و خواب بیش از حد است
دو آزمایش اضافی از بازی های کلمه به جای تصاویر استفاده کرد. در یک مورد، شرکت کنندگان خواسته شد تا مجموعه ای از کلمات را به یک جمله ترتیب دهند. بعضی از کلمات خنثی به دست می آیند و دیگران با کلمات محرمانه مانند "فکر"، "علت" و "تجزیه و تحلیل" ارائه می شود تا آنها را به تحلیل بیشتر فکر کنند. در واقع، کسانی که کلمات تفکر دارند، در مقیاس 10 تا 70، مذهبی کمتر را بیان کردند: آنها به طور متوسط در رتبه 34.39 قرار داشتند، در حالی که میانگین گروه شاهد 40.16 بود.
پس از آن در آزمایش نهایی، دانش آموزان گروه کنترل، متن را در یک فونت روشن و قابل خواندن خواندند، در حالی که کسانی که در گروه دیگری مجبور بودند با فونت ای که خواندن آن سخت بود خواسته شود، کاری که نشان داده شده است که تفکر تحلیلی را منجر شود. مطمئنا به اندازه کافی، کسانی که فونت کمتر قابل خواندن را خواندند، اعتقاد داشتند که اعتقاد به مواد افسانه ای در 10.40 در مقیاس 3 تا 21 است، در مقایسه با 12.16 برای کسانی که فونت روشن را می خوانند.
دانیل کانمن، روانشناس و برنده جایزه نوبل در دانشگاه پرینستون که کار پیشگام در زمینه مشارکت تفکر بصری و تحلیلی در تصمیم گیری های انسانی را انجام داده است، بسیار جدی است. "همه آنها نشان داده اند، و همه چیز که می توان نشان داد، این است که زمانی که شما به انتقاد بیشتر فکر می کنید، اظهارات دیگری را که در غیر این صورت شما تایید می کنید، رد می کنید،" کانمن می گوید. "این به شما می گوید که اعتقادات مذهبی وجود دارد که مردم فکر می کنند که اگر به انتقاد بیشتر فکر می کنند، خودشان تأیید نخواهند کرد."
نیکلاس اپیلی، یک روانشناس اجتماعی در دانشگاه شیکاگو که در این تحقیق دخیل نبود، احساس تفکر تحلیلی نمی تواند باور کند. او گفت: "یک توهم وجود دارد که مغز ما بیشتر از آنچه در واقع هست، استاتیک است." "ما اعتقادات و ارزشهای اساسی ما داریم، و آن چیزها چسبنده و ثابت هستند. الی گفت: "حتی افرادی که عمیقا مذهبی هستند اشاره می کنند که لحظات شک و تردید را داشته اند."
دانشمندان بسیاری از تصورات غلط و واکنش عمومی را نسبت به تحقیقاتشان انتظار داشتند. نورنزایان گفت: "من برای بسیاری از نامه های متخاصم متهم هستم." آنها تأكید كردند كه این كار نشان می دهد كه آیا تفكر تحلیلی یا تفكر بصری از نظر ذاتی برتر است یا نه، چرا كه آنها باعث كمال یا باور مذهبی می شوند. نورنزایان گفت: "همه انسان ها هر دو سیستم تفکر دارند - هر دو هزینه ها و منافع در هر شرایطی دارند."