loading...

بهترین مشاور

استرس، به طور خلاصه، برای شما بد است در حقیقت می تواند شما را بکشد. در حال حاضر یک مطالعه نشان می دهد که استرس سبب افت و خیز در همه چیز از لثه ها به قلب شما می شود و می تواند شما را به همه

tina بازدید : 53 شنبه 13 بهمن 1397 نظرات (0)


استرس، به طور خلاصه، برای شما بد است در حقیقت می تواند شما را بکشددر حال حاضر یک مطالعه نشان می دهد که استرس سبب افت و خیز در همه چیز از لثه ها به قلب شما می شود و می تواند شما را به همه چیز از سرماخوردگی تا سرطان حساس تر کند.

با تشکر از تحقیقات جدید در حال عبور از رشته های روانشناسی، پزشکی، علوم اعصاب، و ژنتیک، مکانیزم های زیر پایه اتصال به سرعت درک می شود.

نخستین سرنخ های ارتباط بین استرس و سلامت در دهه 1930 توسط هانس سلیه، نخستین دانشمند برای اعمال کلمه "استرس" - و سپس به سادگی یک اصطلاح مهندسی - به سوسیس هایی که توسط موجودات زنده در مبارزات خود برای انطباق و مقابله با آن دست یافتند، فراهم شد با تغییر محیط.

خیانت در دوران عقد

یکی از کشف های مهم Selie این بود که هورمون استرس کورتیزول تاثیری بلند مدت بر سلامت موش صحرایی دارد.

کورتیزول یکی از مجرمان اصلی در ارتباط با بیماری استرس محسوب می شود، هرچند نقش مهمی در کمک به مقابله با تهدیدات داردهنگامی که یک حیوان خطر را درک می کند، یک سیستم به دنده وارد می شود: یک واکنش زنجیره ای از سیگنال ها، هورمون های مختلف را آزاد می کند - مهمتر از آن اپی نفرین ("آدرنالین")، نوراپی نفرین و کورتیزول - از غده فوقانی بالای هر کلیه.

این هورمون ها موجب افزایش ضربان قلب، افزایش تنفس و افزایش میزان گلوکز (سوخت سلولی) در خون می شود، بنابراین واکنش معروف "مبارزه یا پرواز" امکان پذیر است.

از آنجا که این واکنش ها انرژی زیادی دریافت می کنند، کورتیزول به طور همزمان به سایر فرآیندهای فیزیکی پر هزینه مانند هضم، تولید مثل، رشد فیزیکی و برخی از جنبه های سیستم ایمنی اشاره می کند که بسته یا خاموش می شود.

هنگامی که مواردی برای مبارزه و یا فرار به ندرت اتفاق می افتد و تهدید به سرعت منتقل می شود، ترموستات تنش بدن به این ترتیب تنظیم می شود: سطح کورتیزول به حالت اولیه باز می گردد (طول می کشد 40 تا 60 دقیقه)، روده ها هضم غذا را ادامه می دهند، ارگان های جنسی به عقب برگشتند و سیستم ایمنی از مبارزه با عفونت ها باز می گردد.

اما مشکلات زمانی رخ می دهند که تنش ها از بین نمی روند یا زمانی که به دلایل مختلف، مغز به طور مداوم استرس را درک می کند حتی اگر واقعا وجود نداشته باشد.

استرس با درک خطر توسط مغز شروع می شود و به نظر می رسد استرس مداوم می تواند مغز را در معرض خطر بیشتری با تغییر ساختار مغز مانند آنهایی که ادراک و واکنش به تهدید را اداره می کنند، کنار بگذاردقرار گرفتن در معرض طولانی مدت کورتیزول باعث مهار رشد نورون های جدید می شود و می تواند باعث افزایش رشد آمیگدال، بخش مغز شود که ترس و سایر پاسخ های احساسی را کنترل می کند.

نتیجه نهایی افزایش انتظارات و توجه به تهدیدات در محیط زیست استهورمون های استرس باعث می شوند که رشد نورون در قسمت های هیپوکامپ، ناحیه مغزی ضروری برای تشکیل خاطرات جدید باشدبه این ترتیب، استرس به اختلالات حافظه منجر می شود و توانایی مغز برای قرار دادن خاطرات احساسی در زمینه را مختل می کند.

به این ترتیب از این طریق فکر کنید: استرس بیش از حد و فراموش نکنید که تاکید نکنید.

این تغییرات مغز توسط برخی از محققین به نظر می رسد که در قلب ارتباط بین استرس و افسردگی - یکی از عواقب وخیم ترین عواقب سلامت استرس و همچنین اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) است.

اگر چه زمانی که ما در مورد عوامل استرسزای فکر می کنیم ممکن است از چیزهای بزرگ مانند سوء استفاده، بیماری، طلاق، گرایش و یا اخراج شدن فکر کنیم، اکنون می دانیم که چیزهای کوچک - ترافیک، سیاست های محل کار، همسایگان پر سر و صدا، خط طولی در بانک - می تواند اضافه کردن و تأثیر مشابهی بر رفاه و سلامت ما دارد.

افرادی که مزاج های جزئی را در زندگی خود گزارش می دهند نیز مشکلات بهداشت روانی و فیزیکی بیشتری نسبت به کسانی که بدون هیچ زحمتی مواجه هستند، دارندتحقیقات اخیر نشان می دهد که PTSD ممکن است به علت عوامل استرسزاری مانند ساختن بلوک ها باشد، مغز پلاستیک را به شکل تجمعی، به جای یک بار و برای همه، بازسازی می کند.

اما بهترین شناخته شده ترین تاثیرات سلامت استرس در قلب است.

این ایده که استرس به طور مستقیم بیماری های قلبی عروقی را از دهه 1950 آغاز می کند؛ هرچند زمانی بحث برانگیز است، لینک مستقیم استرس - قلب در حال حاضر به خوبی توسط بسیاری از مطالعات مستند شده استبه عنوان مثال، مردان که در معرض فشارهای مزمن در محل کار یا در منزل قرار داشتند، احتمال وقوع مرگ در طی یک مطالعه 9 ساله بیشتر از 30 درصد بود؛ در مطالعه دیگری، افرادی که گزارش نادیده گرفتن، سوء استفاده یا سایر عوامل استرس زا در دوران کودکی را داشتند، بیش از سه برابر احتمال ابتلا به افراد غیر استرس در ایجاد بیماری قلبی در بزرگسالی بود.

استرس ممکن است حتی با اضافه کردن توهین به آسیب، یک اثر مستقل داشته باشدبرای مثال، افسردگی و بیماری های قلبی نه تنها نتایج استرس، بلکه همچنین علت (بیشتر) استرس استبه همین ترتیب، بدن تنش زا است که کمتر به مانند یک ترموستات ظاهر می شود، مانند یک سخنرانی وحشی که خیلی نزدیک به یک میکروفون قرار می گیرد، حلقه بازخوردی است که در آن پاسخ استرس از کنترل خارج می شود و سرعت فیزیکی را با افزایش سن کاهش می دهد.

شواهد حاکی از آن است که حساسیت ما به استرس به عنوان بزرگسالان در حال حاضر "تنظیم شده"، بنابراین، به عنوان خوانده شده در نوزادانبه طور خاص، مقدار استرس که در زندگی زودرس مواجه می شود، یک ارگانیسم را به یک سطح معینی از بدبینی حس می کند؛ سطح بالایی از استرس زودهنگام ممکن است باعث ایجاد حساسیت نسبت به استرس شود و همچنین افسردگی بالغ.

سابقه عوامل مختلفی از قبیل سوء استفاده و غفلت در زندگی زودرس، به عنوان مثال یکی از ویژگی های رایج کسانی است که افسردگی مزمن در بزرگسالی دارند.

در دانشگاه مک گیل در مونترال، مایکل جی مانی و همکارانش موش های مادر و نوزاد را با استفاده از رفتار مادر مادر به عنوان یک مدل از استرس زودرس زندگی و تأثیرات بعد آن در انسان مطالعه کرده اندمتغیر کلیدی در جهان پرستاری rat است که لیس زدن و مراقبت از بدن استپسران مادران موش که به طور طبیعی بچه های خود را لیک می کنند و دامن می زنند، به راحتی به عنوان بزرگسالان شگفت زده می شوند و کمتر ترس از شرایط رمان یا تهدید - به عبارت دیگر احساس حساسیت نسبت به استرس - نسبت به فرزندان مادران کم تحرک کمتری دارند.

همین امر در مورد فرزندان مادران مضطرب و مضطرب که بیشتر (یا "متقابلا پرورش یافته") هستند، بیشتر استبه همین ترتیب، مادران سرطانی با وزن کمتر از لیس زدن و مراقبت از خود بیشتر از مامان های موش پر تحرک ترشح می کنند؛ اما دوباره فرزندان زن این مادران غیر استروژنی که از مادران پرستار پرورش یافته اند، ترس کمتري دارند و زمانی که آنها بچه های خود را دارند، خودشان را تحریک می کنند.

این نشان می دهد که ارتباط بین پرستاری مادران و واکنش های استرس صرفا ژنتیکی نیست، اما ترس و پرستی از طریق نسل به نسل از طریق رفتار مادرانه منتقل می شود.

چرخه شریرانه هورمونهای استرس که ما را تهدید می کند و با افزایش پاسخ استرس واکنش نشان می دهد، ممکن است به نوعی شوخی متفاوتی از طبیعت تبدیل شود - یا حداقل یک نقص جدی در مغزاما آن را بهتر می کند اگر ما را از مغز خود را از مدرن، شهری، و "متمدن" زمینه است.

پاسخ استرس پاسخ ضروری به خطر است.

برای حیوانات، از جمله به احتمال زیاد ما اجداد hominid ما، انتقال رفتاری از تفاوت های فردی در واکنش پذیری استرس از والدین به پسران به عنوان سازگاری با سطوح مختلف خطر در محیط است.

حیواناتی که در شرایط نامطلوب در معرض خطر قرار دارند (به عنوان مثال، درگیری های شدید، محرومیت از مواد) ممکن است در آینده نزدیک بیشتر از این انتظار داشته باشند؛ بنابراین در عمل، درمان مادران فرزندان آنها را به سطح استرسهایی که ممکن است در زندگی آنها ایجاد شود، متصل می کندبه همین ترتیب، پاسخی که به نظر میرسد غلط و غلط در یک زمینه مدرن و متمدنانه ممکن است در زمینه گذشته تکاملی دور ما حساس باشد.

حتی افسردگی به عنوان یک نقش سازگار در زمینه های خاص تئوری شده است.

عدم فعالیت، فقدان انگیزه، از دست دادن علاقه به فعالیت های لذت بخش مانند جنسیت و خروج از روابط اجتماعی که توسط افراد افسرده تجربه می شود، بسیار شبیه به رفتار «بیماری» است - آرامش انرژی صرفه جویی در سیستم ایمنی در پاسخ به عفونت.

در یک محیط طبیعی، نگرش ناخوشایند افسردگی ممکن است سازگار ترین برای یک موجود زنده آلوده به یک پاتوژن باشد: بهترین استراتژی برای زنده ماندن صرف انرژی نیست و باید در معرض شکارچیان قرار بگیرد، اما به هک کردن، پنهان کردن از تهدید و انرژی مستقیم به فرآیندهای ایمنی که در آن مورد نیاز است.

و معلوم می شود که بابون ها از افسردگی و سایر اختلالات مرتبط با استرس رنج می برند درست مثل مردمطبق گفته رابرت ساپولسکی، عصب شناس شناسی استنفورد که استرس را در نیروهای بابیان مورد مطالعه قرار داده است، ایمنی نسبی شکارچیان و مقدار زیادی از اوقات فراغت از سوی برخی از اولاتوها - از جمله انسانها برخوردار است که این مکانیزم های موثر مقابله با بیولوژیکی را تبدیل به یک منبع رنج بی عاطفه و بیماری.

علاوه بر بیماری های قلبی، PTSD و افسردگی، استرس مزمن با بیماری هایی مانند بیماری های روده ای، بیماری لثه، اختلالات نعوظ، دیابت بالغ مبتلا، مشکلات رشد و حتی سرطان ارتباط داردافزایش هورمون های استرس پس از زایمان نشان داده است که باعث افزایش رشد سلول های پیش سرطانی و تومور می شودآنها همچنین مقاومت بدن در برابر ویروس HIV و ویروسهای سرطانی مانند ویروس پاپیلومای انسانی (پیشگویی کننده سرطان دهانه رحم در زنان) را کاهش می دهند.

چالش بزرگی در روانشناسی استرس - و پیشگویی لازم برای ایجاد مداخلات در برابر اثرات مضر استرس - درک مکانیسم هایی است که افکار و احساسات و دیگر موارد ذهنی می توانند بر سلامت بدن تاثیر بگذارند.

برای سالهای زیادی اعتقاد بر این بود که ارتباط اصلی بین استرس و بیماری، سرکوب ایمنی است که وقتی بدن انرژی خود را نسبت به پاسخ جنگ یا پرواز هدایت می کند، رخ می دهداما تحقیقات اخیر نشان داد که یک تصویر بسیار پویا تر است.

استرس شناخته شده است که در واقع یک پاسخ مهم ایمنی، التهاب را افزایش می دهد و به طور فزاینده ای آن را در بین بیماری های مختلف مرتبط با استرس دیده می شود.

به طور معمول، التهاب این است که چگونه بدن سالم با بافت آسیب دیده مواجه می شود: سلول هایی که در محل عفونت ها یا صدمات تولید سیگنال های شیمیایی به نام سیتوکین ها تولید می کنند، که به نوبه خود سلول های ایمنی دیگر را به این سایت جذب می کند تا به تعمیر آن کمک کندسیتوکین ها نیز به مغز منتقل می شوند و مسئول ایجاد رفتارهای بیماری هستندیافته های بیش از حد تولید سیتوكائین افراد را در معرض خطر بیشتری برای انواع بیماری های مرتبط با پیری قرار می دهد.

داستان های مربوطه

·         ریسک مربوط به استرس در کنترل عملکرد سلول های ایمنی نقش مهمی دارد

·         تیم تحقیقاتی MGH نشان می دهد که چگونه استرس جامد بافت اطراف تومورهای مغزی را تحت تاثیر قرار می دهد

·         محققان نشان می دهند که چگونه استرس مکانیکی بر روی استخوان ها تاثیر می گذارد

سیتوکین ها ممکن است واسطه ای مهم در ارتباط بین استرس و بیماری قلبی باشندهنگامی که شریانهای تغذیه قلب آسیب می بینند، سیتوکین ها موجب جریان خون بیشتری می شوند و به این ترتیب سلول های سفید خون به محل تزریق می شوندسلول های سفید خون در دیواره های حامل انباشته می شوند و با گذشت زمان با کلسترول جذب می شوند و تبدیل به پلاک می شونداین ممکن است بعدا بی ثبات و پارگی شود، که باعث ایجاد حملات قلبی می شود.

عمل سیتوکین نیز در ارتباط بین استرس و افسردگی دخیل استافراد مبتلا به افسردگی بالینی 40-50 درصد غلظت بالاتر از سیتوکین های التهابی خاصی را نشان داده اندو حدود 50 درصد از بیماران مبتلا به سرطان که پاسخ ایمنی آنها به صورت مصنوعی از طریق تزریق سیتوکین ها تقویت می شود، علائم افسردگی را نشان می دهد.

ارتباط نزدیک بین التهاب و افسردگی و بیماری های قلبی، برخی از محققان را تئوری می داند که التهاب ممکن است راه میان دو طرفه بین این دو حالت را متمایز کند: افسردگی می تواند منجر به بیماری قلبی شود، اما بیماری قلبی اغلب منجر به افسردگی می شود.

خواب ممکن است بخشی از این پازل نیز باشد، زیرا خواب مختل شده است که اغلب با اضطراب و افسردگی همراه است، سطح سیتوکین های ضد التهابی را در بدن افزایش می دهد.

هر کس به همان اندازه به استرس پاسخ نمی دهدصفات شخصیتی مثل منفی بودن، بدبینی و روان رنجوری شناخته شده است به عنوان عوامل خطر برای بیماری های مرتبط با استرس، مانند خشم و خصومت.

در اواخر دهه 1950، فریدمن و روسانمن با پیگیری تحقیقات خود درباره شخصیت «نوع، یک پیوند عمده بین استرس و سلامتی را شناسایی کردند: یک فرد بسیار رقابتی، پرخاشگر و بی تجربهاین شخصیت به عنوان یک پیشگوی قوی در زمینه بیماری های قلبی شناخته شده است و تحقیقات بعدی تصویر را روشن می کند: عوامل برجسته ای در رابطه بین شخصیت نوع A و سلامتی عمدتا خشم، خصومت و سبک شخصیت اجتماعی است (به عنوان مثال، برای قطع کردن دیگران در حالی که آنها صحبت می کنند).

هنگامی که احساسات منفی مانند خشم مزمن هستند، به نظر می رسد که بدن در وضعیت دائمی مبارزه یا پرواز است.

در حال حاضر شواهدی وجود دارد که یکی دیگر از صفات مرتبط با موفقیت در دنیای مدرن - استقامت - همچنین ممکن است در بعضی شرایط باعث مشکلات سلامتی شودهنگامی که اهداف به آسانی قابل دستیابی نیستند، عدم توانایی جدا شدن از آنها ممکن است ناامیدی، خستگی، ناتوانی در شکست و عدم خوابیدن را ایجاد کنداین به نوبه خود واکنش های التهابی مضر را به وجود می آورد که می تواند به بیماری منجر شود و ایمنی را کاهش دهد.

مطالعات همچنین نشان داده اند افرادی که خوش بین هستند شانس ابتلا به بیماری های قلبی، پیش آگهی بهتر پس از عمل جراحی قلب و زندگی طولانی تر دارند.

تأثیر یک نگرش مثبت بر ایمنی در مطالعهی شلدون کوهن، دانشگاه کارنگی ملون و همکارانش نشان داده شد که در آن افراد در یک آزمایشگاه در معرض ویروس سرد قرار گرفتند و بیش از شش روز تماشا می کردندافرادی که دارای سبک احساسی مثبت بودند احتمال سرماخوردگی کمتری نسبت به افرادی با سطوح پایین اثرات مثبت داشتندهمچنین اثبات مثبت با کاهش شدت علائم و کاهش درد همراه بود.

هنگامی که به استرس می اندیشیم، شخصیت و عوامل محیطی، کل داستان نیستند.

مرز بعدی تحقیقات استرس به سرعت در حال رشد ژنتیک رفتاری استمدل سازی تعامل تاثیرات ژنتیکی و محیطی دیگر از اهمیت دادن به ارزش نسبی طبیعت و پرورش نیستاین دو درونی با روش های ظریف و پیچیده، با محیط هایی که بر بیان ژن تاثیر می گذارند، و در عین حال، در طول زندگیبنابراین، واژه نامه فعلی مدل های "استرس - دیاتیزه" است که در آن عوامل استرس زا محیطی به علت آسیب پذیری های ارثی که پیش از آن وجود دارد، بر افراد متفاوت است.

یکی از پیشرفت های عمده در این زمینه کشف Avshalom Caspi، دانشگاه ویسکانسین و همکارانش در ارتباط بین حساسیت استرس و یک ژن خاص به نام 5HTTLPR بودیافته ها نشان می دهد که آرایش خاص ژنتیکی خطر ابتلا به یک بیماری جدی را از طریق مکانیزم افزایش حساسیت به وقایع استرس زا افزایش می دهد.

ناتان فاکس، دانشگاه مریلند و همکارانش پس از آن گزارش دادند که کودکان مبتلا به دو آلل کوتاه از ژن 5HTTLPR، مادرانشان نیز گزارش دادند که از حمایت اجتماعی پایین برخوردار بودند، بیشتر در معرض انسداد رفتاری (ترس و تمایل به عقب نشینی) در 7 سالگی بودند کسانی که از حمایت بالا حمایت می کنند، گرایش را نشان نمی دهند، و کسانی که آلل طولانی دارند اما حمایت کمتری نیز از طریق آرایش ژنتیکی آنها "حفاظت شده" ظاهر می شوند.

استعداد ژنتیکی به حساسیت استرس ممکن است در بعضی موارد به یک چرخه خود برسدفاکس و همکارانش دریافتند که برخی از کودکانی که از نظر رفتاری کودکان را مهار می کنند، مادران خود را به عنوان سخت در معرض آرامش قرار می دهند و در نتیجه نتیجه مراقبت و حساسیت کمتری دریافت می کنند؛ این به نوبه خود حساسیت کودک به استرس را تنظیم می کنددر مدل فاکس و همکارانش، خلق و خوی ژنتیکی در اوایل کودکی تأثیری بر کیفیت مراقبت از کودکان دارد، که به نوبه خود سبب توجه کودک به تهدید می شود.

اما به سمت روشن نگاه کنید: علم جدید تصحیح شده از استرس می تواند منجر به درمان های دارویی جدیدی شود که می تواند فشار را کنترل کند یا اثرات آن را بر سلامت مهار کندهمچنين افسردگي و اضطراب نه تنها نتيجه استرس، بلکه علل و درمانهاي درمانی و درماني موجود در اين شرايط مي تواند به تغيير نحوه درك تهديدات، چالش هاي زندگی در چارچوب آن و کاهش عوامل استرس زا به اندازه قابل اندازه گيري کمک کندبه عبارت دیگر، چرخه نباید سست باشد.

علاوه بر این، تأییدیه که ذهن به طور مستقیم بر روی بدن تاثیر می گذارد، می تواند به نفع ما به همان اندازه که ما در معرض آسیب قرار می دهد، به همان اندازه که در تحقیق شخصیت و استرس بالا نشان می دهد، کار کنیم.

همانطور که کارول دوک، دانشگاه استنفورد استدلال می کند، شخصیت قابل تغییر استدر تئوری، اگر چشم انداز و اعتقادات ما در مورد خودمان قابل تغییر باشد، آسیب پذیری ما نیز می تواند به زنجیر و فلش زندگی باشدبرای مثال، تکنیک های آرامش بخش مانند مدیتیشن و یوگا برای به دست آوردن تنش های استرسانه ای تأیید شده است.

حتی اگر شما یک مشکلی محکم برای تلفن همراه یا یک روانپزشک شهری ترسناک و خشمگین باشید، روشهای کاهش استرس به راحتی در مقابله با استرس در کوتاه مدت و حتی درک درازمدت از عوامل استرسزا تغییر خواهد کردخط پایین: استرس اجتناب ناپذیر است.

تحقیقات کنونی در زمینه استرس:

در دانشگاه شیکاگو، جان Cacioppo رئیس جمهور APS و لوئیس هاوکلی اثرات بهداشتی انزوای اجتماعی را، که یکی از بیماری های رایج در جهان مدرن است، مورد مطالعه قرار داده استاز جمله یافته های آنها این است که افراد سالخورده تنها اندک تر شدن شریان ها و فشار خون بالاتر از همتایان غیرخانوادگی خود را نشان می دهند و ارتباط بین تنهایی و فشار خون با سن افزایش می یابد.

در افراد سالخورده و سالخوردگان (اما نه بزرگسالان جوان)، تنهایی با سطوح بالاتر از اپی نفرین در خون همراه است و تنها افراد سالخورده سطح کورتیزول را نشان می دهندبا کاهش حساسیت به مکانیسم که کورتیزول تولید کورتیزول بیشتری را خاموش می کند، انزوای اجتماعی که اغلب با افراد مسن تجربه می شود ممکن است موجب کاهش فیزیکی شودافراد تنهایی در تمام سنین نیز خواب کمتری نسبت به افراد غیرخانوادگی دارند و در نتیجه، مزایای ترمیم ضروری خواب را کمتر می کنند.

انسانها و سایر حیوانات اجتماعی به ویژه در هنگام مواجه شدن با تهدید، به دنبال شرکت دیگران هستند - هم برای ایمنی و هم برای حمایت اجتماعیپاسخ مثبت عمومی - آنچه شلی تیلور، UCLA، "تمایل و دوست داشتن" نامیده است. Oxytocin در طول زمان جدایی افزایش می یابد یا روابط اجتماعی را مختل می کندهمانطور که آشکار "عجله آدرنالین" از اپینفرین موجب واکنش آشكار مبارزه یا پرواز می شود، اكسیوتوسین است كه باعث می شود كه ما از شركت و همكاری اجتماعی بهره مند شویم.

این ممکن است در زنان بسیار مهم باشد، که منعکس کننده اولویت های مختلف تولید مثل و بقا آن ها از مردان است - یعنی مراقبت (اطفال) و کاهش تنش های اجتماعی از طریق پیشگویی های دوستانه (دوستداشتن).

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 3144
  • کل نظرات : 25
  • افراد آنلاین : 9
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 81
  • آی پی دیروز : 117
  • بازدید امروز : 88
  • باردید دیروز : 200
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 1
  • بازدید هفته : 399
  • بازدید ماه : 399
  • بازدید سال : 39,199
  • بازدید کلی : 235,716